جایی برای گفتن حرفهایی از جنس حرف دل
خوب است گاهی آدم به خودش بیاید ببیند کجا ایستاده! چه می کند! به کجا می رود هدفش چه بوده و برای چه می جنگد! آیا فرصتی که به او داده شده مجال این همه خیال پردازی را می دهد! یا نه تا مشغول خیالهای واهی است ممکن است فرصتش پایان یابد! بیش از 21 سال از زندگی من می گذرد چشمهایم را که می بندم می بینم پر بوده از خوشی و تلخی آرزو، هدف، کامیابی و شکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــســـت! رویاهایم را مرور می کنم! تو برای چه می جنگیدی! ارزشش را داشت! همواره برای چیزهایی می جنگیدم و تلاش می کردم که اطرافیانم آن را بزرگ می شمردند و من تحت تاثیر آنان هدفی مشابه را پیش رویم می گذاشتم و می گفتم آری! راه خوشبختی اینست! اما خوشبختی چیست! آیا آنچه را آنان خوشبختی می پندارند مرا نیز خوشبخت می کند! اینجاست که می بینم تفاوت فاحشی بین من و آنان است اما من خوشبختی را از دریچه نگاه آنان جستجو می کرده ام! یک آن همه چیز را جدی در نظر بگیر اگر یکسال دیگر فرصتت پایان یابد در این صورت آنگونه که الان برنامه ریزی می کنی برنامه میریختی و هدف گذاری می کردی! نه! نه! برنامه ای که من برای زندگیم ریختم گویی برای سالهایی طولانی است! اما فرصت هر روز کمتر می شود و ما در خیالات خود غوطه وریم! اگر همین جمعه امام زمانت ظهور می کرد و هل من ناصر می گفت... آیا آماده بودی که لبیک گویان به سویش بشتابی و دعوتش را اجابت گویی! و مسارعین الیه فی قضا حوائجه باشی...
| Design By : ParsSkin.Com |
به دنبال نشانی یار
