جایی برای گفتن حرفهایی از جنس حرف دل
اگرچه عاشق کسی به غیر تو شدم ولی به جرم این خطا مرا رها مکن دنیا دنیا دنیا دنیا محل عبوره دنیا جایگاه گذر و بستن توشه است دنیا جایگاه ارامش ابدی نیست دنیا جای تو نیست جای تو انجاست کنار او او را دریاب... راز ارامش و دل آرام بودن در دنیا فقط یه کلمه است دل نبستن دل نبستن به هیچ چیز و هیچ کسش روی کسی حساب نکنی و بفهمی که تنهایی بدانی و بفهمی و هر هرروز نه هر لحظه برای خودت مرورش کنی وگرنه دلت می شکند بارها و بارها دلت می شکند و دلیل اینکه می گویند خدا در دل های شکسته است اینست که ان لحظه دلت بریده و ناامید شده از غیر و دلی که خالی از غیر شد جای خداست ................................................................................................................. دلت شکسته؟ آخرین تمسک تو در این دنیا هم دلت را شکست جای خودت را در دایره هستی پیدا کردی؟ یاد گرفتی بعد از بارها شکستن؟ یا باز هم فراموش می کنی که فقط خدا را داری خدایا بازگردان مرا بازگردان مرا به آغوشت دلم تنگ است برایت بس است دوری مرا برگردان به روزها و شب های خلوتم با خودت دلم شکسته بیا مولای من! پروردگارم! ای تنها یاور بندگان ای منتهای رحمت و مغفرت ای رحمان ای رحیم ای مهربان ای بخشنده ای... اگر تا صبح بنویسم تمام نمی شود! تمام نمی شود مدح تو! تمام نمی شود از تو گفتن تمام نمی شود نعمت هایت بخشایشت لطفت! عشقت آن قدر مهربانی و بخشنده آنقدر عاشق بندگانت بودی می دانستی از دوری و فراغ تو می میرند اگر تو به فکرشان نباشی اگر مرهمی برای زخم هایشان قرار ندهی اگر تو هوایشان را نداشته باشی این همه راه برای وصل شدن به خودت قرار دادی هر لحظه از آنان خواستی صدایت بزنند 14 تمثال و جلوه از خودت را فرستادی به هر بهانه ای استجابتشان کردی خدایا! مرا ببخش بنده ای که به تو گاهی گمان بد می برد استغفرالله ربی و اسئله توبه! مرا ببخش پروردگار رحمت بی کران پروردگار نعمت های بی نهایت پروردگار عشق و صفا ای مولای من شکر باید گفت تو را اما چگونه؟! با کدام زبان؟ با کدام عملی که شایسته تو باشد! خدایا کی به پایان می رسد این فراغ! کی قطره ها به دریا متصل می شوند! کی می رسد زمانی که فقط ما باشیم و خیال تو! همه جا خالی از غیر تو باشد! ................................................................................... وقتی اشک هایم بی تابیم ناله و شکوه ام را می دیدی نمی دانم چه می گفتی به ملائکت نمی دانم! حتما دلت برایم می سوخت حتما نگاهت مدام به بنده ات بود که چه می کند! که چرا انقدر خودش را عذاب می دهد چرا انقدر نا امید شده از تو! چرا فکرهای بد به سراغش آمده هوایم را داشتی بغلم کردی گفتی بنده ی من! من هستم پروردگارت من کنارت هستم از رگ گردنت به تو نزدیک تر مرا بخوان دستت را به دستم بده بی تابی نکن زجه مزن صبر کن! صبر کن! صبور باش آرام باش... دست نوازشگرت بود نگاه رحمتت که مرا آرام کرد وگرنه... الهی و ربی من لی غیرک چه کسی جز تو را داشتم چه کسی جز مادر را چه کسی جز امام رئوفم عشقم مولایم سلطان عشق خورشید خراسان را داشتم! همه این ها از لطف توست که ما تنها نیستیم 14 تمثال از تو ما را بس است کل دنیا و مافیهایش برای اهلش بهشت ما حرم سلطان است و بس! .......................................................................... دلم چقدر حرمت را می خواهد امام عشق دریاب دلم را که پناهم هستی... .......................................................................... هیچ وقت به این فکر نکردم که بهشت چگونه است؟! چگونه است؟ دار و درخت و گل و بلبل است درختان میوه یا هرچیز دیگر است نمی توانم فکر کنم که دقیقا چیست! اما شک ندارم اگر بهشت است چون جوار شما اهل بیت ست چون شما آنجا هستید چون بوی شما را می گیرد بهشت می شود بدون شما بهشت هم جهنم است! فَکَیْفَ اَصْبِرُ عَلى فِراقِکَ! اونقدر خسته م از هجوم مشکلات و دردها که حال دعا کردن رو دیگه ندارم! آخه برا چندتاش دعا کنم دیگه انرژیم ته کشیده زدم به بیخیالی! میگم خدایا خودت می بینی من چی بگم دیگه! همین که می دونم تو می بینی برام کافیه! دیگه نمی خوام شکوه کنم شکایت کنم بنالم فقط می خوام امیدوار باشم! شد، شد! نشد هم که...
| Design By : ParsSkin.Com |
به دنبال نشانی یار
