سفارش تبلیغ
صبا ویژن








جایی برای گفتن حرفهایی از جنس حرف دل

آمدن ها، رفتن ها

ماندن ها، شدن ها

تاییدها، انکارها

بایدها، نباید ها

زیستن ها، مردن ها

تولدها، مرگ ها

همه اسراری دارند نهان!

و کسی جز تو آن را نمی داند!

همیشه دوست داشتم خودم را

به  تقدیر و اراده تو بسپارم!

همیشه در بحبوحه زندگی

در بحران ها

غم ها و غصه ها

در مشکلات بزرگی که طاقتم را طاق می کرد

توانم را می گرفت

خودم را به تو می سپردم

به تو می سپارم

همیشه

دوست داشتم چشمانم را ببندم

و خود را در آغوش پر مهرت بیندازم

تا وقتی چشم باز می کنم

تو را ببینم که به رویم لبخند می زنی

و مرا در آغوش کشیده ای

و نگاه مهربانت را به من ارزانی داشته ای

حس زیباییست آن لحظه!

حسی بهتر از هر حس دیگری

اصلا معنای خوشبختی و آرامش است!

 

تو منتهای زیبایی و قدرت و آرامشی!

تو  تنها راه هر بن بست، هر گره کوری!

تو معنای امید و نوری!

تو هستی هر آنچه که می جویمش!

چه شد که از تو جدا افتادیم!

چه شد...

 

حالا

امروز

این ساعات

و روزها

باز منم...

منم که خود را به تو سپرده ام

برایم رقم بزن

هر آنچه بهتر است

از همه چیز

از هر اتفاقی!

نگاهم کن!

نگاهت را برندار!

من توان ایستادن بدون تو را ندارم!

 

با من بمان تا انتها

مرا رها مکن!

 

 

 

 

 


نوشته شده در جمعه 95/5/29ساعت 4:46 عصر توسط F.H نظرات ( ) |





Design By : ParsSkin.Com